براي انتخاب بهترين قاليشويي در مشهد وجه تسميه قيورد و سنه، عوارض كافي در دست نيست، زيرا گرچه قصبة قيورد سابقه اي وقتگير در قاليبافي دارااست، اما اين نمي تواند استدلال كافي براي انتساب گرة تركي بدين قصبه باشد.
چون قاليها و قاليچه هاي بخش ها مختلفي مثل شيروان، كمد، قره باغ، قفقاز، تبريز، هريس و همدان و انواع گوناگون دستبافتهاي عشاير فارس، با اين گره بافته مي گردند و نيز عامل قاطعي در دست نيست كه اين گره او‌لين بار در قيورد بافته شده باشد. براين اساس، چون اين نوع گره در مناطق سوراخ به عمل برده ميگردد، در‌حالتي كه آن را تنها گرة تركي بناميم منطقي تر خواهد بود.
۲- گره فارسي
اشكال فرش ايراني, تابلو فرش ايراني
انواع گره در فرش ايراني در بخش ها مختلف بافت از شيوه هاي مختلف براي بافت فرش استفاده مي‌شود
يا سنه گره اي هست كه به وسيلة قاليبافان ايراني هژاد و قاليبافان فارسي گويش مانند اراك، مشهد، بيرجند، كرمان، اصفهان، نائين، كاشان و قم به عمل مي رود، قالي هاي سنه (سنندج) برخلاف تصور مانند كلية قالي كوچك هاي كردباف، با گره تركي بافته مي گردد.
به اين ترتيب واژه و كلمه «سنه» براي گرة فارسي اسمي بي مسمي و انتخابي نامعقول هست و صرفا مي توان بر اين باور بود كه سير تاريخ و وقوع رويدادها و جريانهاي تاريخي و سفر اقوام به ديگر نقاط مسائلي را فراهم مي آورد كه به تبع آن استفاده كنندگان از هر مورد از دو گرة آيتم مشاجره، در مقاطي جداازهم از مجموعه ديگر قرار گرفتند.
●روش عمل گره تركي:
گونه هاي گره ها در فرش ايراني, گونه هاي گره
اين گره روي دو تار رو و پايين به كار مي رود. بنابراين كه بافندة خامه يا پرز، را در اختيار چپ گرفته و به صورت عمود يا خط بدون واسطه بر روي تارهاي رو و پايين قرار مي دهد. هر يك از دو رمز خامه به پشت يكي از تارها رفته پس از پيچيدن به دور آنها از بين دو تار بيرون آمده به طرف بافنده كشيده مي گردد.
اين نوع گره كه تركي (متقارن) ناميده مي گردد بيشتر به كمك قلاب اجرا ميگيرد و نسبت به ساير بافتها محكمتر است. گرة تركي در تركيه و آذربايجان و همدان و ديگر نقاط شكاف نشين به فعاليت مي رود، اما در سطح جهاني كمتر آيتم به كارگيري هست.
اين گره با استعمال از قلاب تبريزي بدين صورت جاري ساختن ميگردد كه ابتدا يك جفت چلة ذيل و رو را به كمك قلاب جلو كشيده، بخشي از خامة موردنظر را در اختيار چپ گرفته يك راز خامه را به امداد قلاب در ميان دو چله برده و آن را از پشت تار اول بيرون آورده از روي دو تار عبور مي دهيم، آن گاه آن را پشت تار دوم برده و سپس رمز خامه را از ميان دو تار مجدداً بيرون مي آوريم و هر دو سر را با هم بطرف ذيل مي‌كشيم و اضافه آنرا با لبة تيز قلاب جدا مي كنيم.
بافندگان زبده به نحوي عمل مي كنند كه از يك سمت نياز به براندن سرپرز ديگر گره نباشد و نسبتاًً پرز به اندازه ما يحتاج بيرون آمده و صرفا بخش بلند آنها بريده مي گردد. درضمنً بايد اعتنا گردد كه در موقع جلو كشيدن دو سر گره اندازه آنها يكسان باشد و يكي كوتاهتر و ديگري بلندتر نباشد.
▪ حالات فرعي: (متقارن ۲ ـ متقارن ۳) حالتهاي فرعي متناسب با واحد سنجش كشش و ضخامت پود قطور در تغيير‌و تحول مي‌باشد.
سه شنبه ۱۵ تیر ۰۰ ۱۱:۲۶ ۶ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است